سفر یه هویی
سلام پسر شیطون من قبل از هرچیزی بگم امروز چهارشنبه 26 شهریور روز تولده خاله مریمه. این روزو بهش تبریک میگیم انشالاه 120 ساله شی خاله جوووووووووووووووون اما برم سر اصل مطلب... روز یکشنبه بابایی قرار بود برای یه کاری با یکی از دوستاش بره تهران ولی انگار برای دوستش مشکلی پیش اومده بود که نتونست با بابات بره واسه همین مجبور شدیم من و تو با بابایی همسفر بشیم تا تنها نره اون همه راه رو. توی راه خیلی اذیت شدی و مارم اذیت کردی حقم داشتی قربونت برم هم خیلی گرم بود هم اینکه فعلا کوچیکی و تحمل مسافرت طولانی رو نداری.ولی خوب اولین مسافرت راه دورتم تجربه کردی ... داخل یه بانک اونقدر گریه کردی که مجبور شدم ببرمت نمازخونه اونجا بخوابونمت...
نویسنده :
م.م
15:23